روزهـــ...ـا

...الهــــی.. گـاهـــی نگـاهــی

روزهـــ...ـا

...الهــــی.. گـاهـــی نگـاهــی

روزهـــ...ـا

همین یک لحظه را دریاب
که فردا قصه‌اش فرداست...

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

وقتی نیچه گریست

جمعه, ۳۰ آذر ۱۳۹۷، ۰۴:۳۸ ب.ظ

شد بیست روز! 20 روزه که اینجا چیزی ننوشتم! آخرین پست هم که آهنگ بود.. بیشتر میشه پس! :)

البته خیلی وقته که چیزی نمینویسم، بجز پ ن های کوچیکی که بیشتر شبیه حاشیه نویسیه تا خود متن!

هر چند که خودم عمل نمیکنم، اما به نظرم نوشتن خوبه.. مخصوصا نوشتن واسه خودت! یه جورایی شناسوندن خودت به خودته.. چون نوشته‌هات از ذهن خودت برخاسته...

Rahaa

آهنگای قشنگی که تو این مدت شنیدم..:)

دنیای بعد از تو.. ایهام

تو فقط باش.. مازیار فلاحی

و البته.. دریابم محسن یگانه..:)

دریابم یه کم.. این منِ راضی به کم....

 

+ یلداتونم مبارک :)


 

-----

کتاب این ماه.. «وقتی نیچه گریست»..

کتاب فوق العاده ای بود.. یکی از معدود کتابهایی بود که دوسش داشتم!:)

پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو بخونید...

داستان رمان، در خصوص دیدار خیالی دکتر یوزف برویر(روانپزشک برجسته اتریشی و استادِ زیگموند فروید) و فردریش نیچه(فیلسوف مشهور آلمانی) هست. این کتاب از سری کتابهای رمان آموزشی به شمار میره، به این معنی که در عین رمان بودن کتاب، اشاره دقیقی به بیماری های مختلف و راه درمان آنها شده..

 

فیلم این رمان هم سال 2007 ساخته شده، اما هنوز ندیدمش..

لینک فیلم «وقتی نیچه گریست».. البته با کیفیت پائین..

 

لازم به ذکره که نویسنده کتاب «اروین د. یالوم» دنباله‌روی مکتب اگزیستانسیالیست هاست و طبیعتا نگاهش کمی با خداگرایان زاویه داره(هر چند که تو خیلی از جهات هم، این دو نگاه شبیه همن). بنابراین، همه حرفایی که به عنوان گزاره های نجات بخش اومده، لزوما صحیح نیست؛ اما تو حوزه های روان درمانی، نسخه های خوبی واسه آدما داره..

 

 در آخر، باز هم پیشنهاد میکنم حتما کتاب رو بخونید..

 

 

بخش هایی از کتاب «وقتی نیچه گریست»..

میل به نامیرایی، همان میل کودک است به بقای همیشگی نوک پستان مادر. این مائیم که نام «خدا» را بر آن نهاده ایم! نظریه تکامل، به روشی علمی، زاید بودن چنین خدایی را به اثبات رسانیده است. گرچه داروین جسارت پیگیری شواهدی را که به این نتیجۀ درست منتهی میشدند، نداشت. ص 121

[برویر در خال خواندن بخشی از یادداشت های نیچه:] زمانی که چنان به یکدیگر نزدیک بودیم که به نظر میرسید هیچ چیز نمی تواند راه بر دوستی و برادری میان ما بربندد. تنها پل کوچکی ما را از هم جدا می ساخت. درست زمانی که میخواستی از آن عبور کنی، از تو پرسیدم : "آیا میخواهی از پل بگذری و به سوی من بیایی؟ " در همان لحظه دیگر نمیخواستی قدم برداری و وقتی دوباره از تو پرسیدم، سکوت کردی...  ص145

با این روش باید با او کنار آمد. باید صریح و چالشگر بود؛ او این حالت را میپسندد. باید سوالاتی را مطرح کرد که عقل و هوش را درگیر کند. ص 158

اولین جمله ماندگار نیچه به دکتر برویر : بشو هر آنچه که هستی!  دومین جمله ماندگار : آنچه مرا نکشد، قوی ترم می‌سازد. ص 161

[نیچه به برویر:] پژوهش و دانش با بی اعتقادی آغاز می شود و بی اعتقادی به خودی خود فشار می آفریند! تنها سرسختان و نیرومندان، در برابرش تاب می آورند. آیا می دانید پرسش واقعی یک متفکر چیست؟  اینکه چه میزان حقیقت را تاب می آورد. ص 164

نا امیدی بهایی است که فرد برای خودآگاهی میپردازد. ص 220

نیچه : انسان دوستانش را سخت تر از دشمنانش می بخشد. ص 305

نیچه : همه متفکران بزرگ به خودکشی می اندیشند. این فکر، مایۀ تسلی ما در گذر از شب و تاریکی است. ص313

نیچه : ایمن زیستن خود خطرناک است. خطرناک و مهلک! ص 332

داستا یوسکی مینویسد چیزهایی هست که نباید گفت مگر برای دوستان؛ چیزهایی هست که نباید گفت حتی برای دوستان؛ و بالاخره، چیزهایی هست که نباید گفت، حتی ب خویش! ص 345

آنها مردگان حقیقی اند. کسی به گورشان توجه نمیکند، زیرا هیچ فرد زنده ای آنها را نمیشناسد. آنها میدانند مردن یعنی چه؟  ص 349

[برویر:] از کودکی اعتقاد داشتم زندگی، جرقه ای است میان دو خلأ. تاریکی پیش از تولد و تاریکی پس از مرگ. ص 351

[نیچه:] به هنگام بمیر! تا زنده ای زندگی کن! اگر زندگی ات را به کمال دریابی، وحشت مرگ از بین خواهد رفت. وقتی کسی به هنگام زندگی نمیکند، نمیتواند بهنگام بمیرد! ص 365

[نیچه:] زناشویی مقدس است. ولی شکستن پیوند زناشویی بهتر از شکسته شدن به وسیلۀ آن است. ص 372

 

یکی از زیباترین جملات رمان:

«به هنگام بمیر! تا زنده ای زندگی کن! اگر زندگی ات را به کمال دریابی، وحشت مرگ از بین خواهد رفت. وقتی کسی به هنگام زندگی نمیکند، نمیتواند بهنگام بمیرد!»

 

 

ممنون از  ایشون  بابت پیشنهاد کتاب.. :)

 

 

کتاب قبلی..

 

+

پیشنهاد کتاب خوب؟ :)

 

+ کتاب بعدی : بیشعوری از خاویر کرمنت

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۷/۰۹/۳۰
  • ۹۳۱ نمایش
  • روزمرگی

ایهام

فلاحی

کتاب

یگانه

نظرات (۶)

سلام 
خوشحالم دوباره برگشتین و نوشتین :)

+
از آخر به اول بدلیل کمبود وقت :
رمان :
مردی بنام اوه 
رمان :
سه شنبه ها /سه شنبه با موری 
اینا رو فعلا داشته باشین به امید خدا وقت کنم دوباره میام رو منبر :))

+

یلداتون هم مبارک 🍀
ایشالا به شادی و خوشی در کنار خانواده تون یلدا  بگذره :)


پاسخ:
علیک سلـام
مگه قرار بود دیگه ننویسم؟ :)
بسی ممنون از  لطفتون..:-)


+
مچکر بابت معرفی رمان ها.. :)
تشریف بیارین..


+
خیلی ممنون.. همچنین..
ایشالا دورهمی امشب شما هم پر از صفا و شادی باشه.. :)
اره خیلی کتاب خوبیه البته کامل نخوندم

فیلمش دیدم کلا نیچه ضد زن بود ولی..

یلداتون مبارک
پاسخ:
نصفه کاره نذاریدش.. تا آخر بخونید..:)

به خاطر برداشت نویسنده از زندگی نیچه هستش.. که البته تا حدودی هم درست بوده..
بالاخره تفکرات هر کسی بر پایه شخصیت اطرافیان و وسعت دید خودش شکل میگیره... و شاید زن های اطراف نیچه این حس بد رو بهش منتقل کردن...

مرسی.. همچنین..:-)
سلام
چه عجب بالاخره چراغ اینجا روشن شد :)
یلداتون مبارک:)
اتمام کتاب جدید هم خیلی مبارک :)
کتاب هم؛ نیکولا تو مصاحبه با رادیوبلاگی‌ها کتاب استخوان‌های دوست داشتنی از آلیس سبالد رو معرفی کرد، من تازه دارم میخونم و حدود ۱۰۰ صفحه‌اش رو خوندم، خوشم اومده به شما هم پیشنهادش میکنم :)
پاسخ:
علیک سلام :)
قابل دونستیم!-_- :))
همچنین..:)
بسی ممنون.. حتما وقت کردین بخونید..
نیکولا؟؟ ممنون بابت پیشنهادتون:) موضوعش چیه؟

+ من هنوز اون تصویر اسم کتابهایی ک قبلا فرستاده بودین رو دارم...البته فک کنم خودتون همه اونا رو نخوندین..:)

خواهش میکنم(:
+
ملت عشق الیف شافاک

پاسخ:
بازم متشکرم..:)

+
قبلا هم این پیشنهاد از یکی دو نفر شده..
موضوعش؟
ممنون:)
بله وبلاگ یک نیکولای آبی( نیلوفر نیک‌بنیاد).
در مورد دختر نوجوانیه که بهش تجاوز شده و بعد به قتل رسیده، این موضوع تو هم صفحات اول کتاب گفته میشه و بعد راوی اتفاقات و موضوعات زندگی خودش و اطرافیان و ..‌. رو میگه ، کلا کتاب جالبیه :)

+ اون لیست کتابهاییه که میخوام بخونم(تو منوی وب هم هست) و اتفاقا تا الان فقط یکی، دوتا از کتاب‌های خارج از اون لیست رو خوندم.
از اون لیست امسال : بادبادک‌باز / عشق و غرور / بلندی‌های بادگیر / مردی که می‌خندد / قمارباز / دزیره رو خوندم، بعضی از کتاب‌هایی که اخر اون منوی وب نوشتم هم قبلا خوندم، یک عاشقانه‌ی آرام رو هم نصفه خوندم :)
پاسخ:
ممنون بابت  معرفی ایشون..
اوه ! بازم ممنون..:)

+ بله.. یادمه که گفتین تو دوران آمادکی کنکور یادداشت شدن..:)
بازم کتابای خوب رو معرفی کنید.. ممنون:)
-چه بسیارند کسانی که به هنگام غروب آفتاب چنان می گریند که ریزش اشک ها مانع از دیدن ستاره ها می شود.
پاسخ:
بسی زیبا.....

+ خوش اومدین :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">