روزهـــ...ـا

...الهــــی.. گـاهـــی نگـاهــی

روزهـــ...ـا

...الهــــی.. گـاهـــی نگـاهــی

روزهـــ...ـا

همین یک لحظه را دریاب
که فردا قصه‌اش فرداست...

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۷ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

روزهای ...

۱۰
آبان

بعضی وقتا یه چیزای کوچیک .. حتی مثل صدای زنگ در خونه دستت رو می‌گیره و می‌بره به روزهایی که مرورشون سراسر اضطراب و دلهره‌ست..

روزهایی که وقتی اونارو مرور میکنی.. یا به عبارتی وقتی تو ذهنت مرور میشن..

تنها سعی میکنی با تلخندی به سرعت از کنارشون عبور کنی و .. 

به فراموشی بسپاری ...

Remember

پ ن :
Symphony No.5
  • روزمرگی

خاطره

۰۹
آبان

گاهی.. گویی هیچ چیز به اندازه دیدن دوستی قدیمی که اونو در کودکی جا گذاشتی و گذشتی

خوش‌حالت نمیکنه .. حتی با وجود اینکه اگه الان همو ببینید همدیگرو نشناسید!

خاطره ها ماندگارند...

Friendship


پ ن :

friend

ب ن :

جابر :)

  • روزمرگی

یکدیگر

۰۹
آبان

  بیا تا حال یکدیگر بدانیم           مراد هم بجوییم ار توانیم   

         که میبینم که‌ این دشت مشوش           چراگاهی ندارد خرم و خَوش ...             

 

نکـرد آن همدم دیریــن مـدارا            مسلمانـان مسلمانــان خــدا را

      مگــر خضـر مبـارک‌پـی تواند            که این تنهـا بدان تنهــا رسـاند . . .

 «آهوی وحشی» - حافظ

فرامرز اصلانی  

together

لینک دانلود ترانه «آهوی وحشی» - فرامرز اصلانی

 

پ ن :

Nietzsche

  • روزمرگی

مـادر بـزرگ

۰۶
آبان

مادر‌ بزرگ‌ها خیلی دوست داشتنی‌اند.. احساس آرامش خاصی رو به آدم القا می‌کنن..

خوبی هاشون قابل شمارش نیست...
 
صبر.. تحمل.. از خود گذشتگی.. قناعت.. اما از همه بیشتر تمکینشون به چشم میاد !
تمکین در لفافه‌ای از یک ترس قدیمی یا.. عشقی متین! معلوم نیست...
اما هر چی که هست آرامش توش موج میزنه.. بوی زندگی میده
 
اینطور نیست ؟!
در مورد مـادربزرگ من که اینطوره :)
Grandmother
میشه قبل از اینکه دیر بشه، لحظاتی رو که دوست دارن واسشون رقم زد ...
 
پ ن :

نذار که سفرۀ دلت پیش غریبه وا بشه              این بغض نشکسته باید سهم خود خــدا بشه ...

«نشونی» - عبدالجبار کاکایی

محسن یگانه         

Stairs

لینک دانلود ترانه «نشونی» - محسن یگانۀ عزیز :)

  • روزمرگی

غزل

۰۵
آبان

حیرت دیدار سامان سفر داریم ما

دامن آیینه امشب بر کمر داریم ما

 

تا سراغ‌ گوهر دل در نظر داریم ما

روز و شب گرداب‌وش در خود سفر داریم ما

 

خندهٔ ما چون گل از چاک‌ گریبان‌ است‌ و بس

نسخه‌ای از دفتر صنع سحر داریم ما

 

بی‌ تأمل صورت احوال ما نتوان شناخت

کسوت آهی چو دود دل به بر داریم ما

 

از ندامت سیرها در باغ عشرت می‌کنیم

گل به سر داریم تا دستی به سر داریم ما

 

چون‌ حباب اینجا متاع خانه برق خانه‌ است

آه نتوان‌ گفت‌، آتش در جگر داریم ما

 

گرچه‌ از جوهر سرافرازی‌ست ما را چون چنار

این تهی‌ دستی هم از نقد هنر داریم ما

 

نیست چندان رونقی در رنگ عیش بی‌ثبات

ور نه صد گل خنده در یک مشت زر داریم ما

 

تا نگاهی‌ گل‌ کند ذوق تماشا رفته است

چون شرر سامان فرصت اینقدر داریم ما

 

هر که از خود می‌رود ماییم‌ گرد رفتنش

چون نفس از وحشت دلها خبر داریم ما ...

 

در دماغ شوق دود حسرتی پیچیده است

کیست جز تیغ تو تا فهمد چه سر داریم ما

 

جرأت پرواز برق خرمن آسودگی‌ست

یک جهان آشفتگی در بال و پر داریم ما

 

باغ دهر از ماست بیدل رو شناس‌ ‌رنگ درد

لاله‌سان آیینهٔ داغ جگر داریم ما

«بیدل دهلوی»

جرأت پرواز

 
  • روزمرگی

قطار

۰۵
آبان

خیلی بده که هی بدویی و آخرش .. به چیزی که میخوای نرسی ! ...

اما بدتر اینه که .. بدویی و آخرش هم ندونی .. به چی میخواستی برسی !! :|
رسیدن
 
پ ن :
    قطـار رد شد و رفت مسافرا موندن       مسـافرا که برن قطــار میمونه ...                 
دونه به دونه غمی ، غصه به غصه شبم       کاشکی یه روز صبح شه ، کاش فقط ای کـاش
«قطار» - حسین صفا
قطار
 
ب ن: 4 آبان .. اصناف :)
  • روزمرگی

ایمان .. فکر

۰۲
آبان

تترون های ژاپنی .. عطرهای فرانسوی .. برنج‌های پاکستانی .. چای‌های هندی

در عــزای تــو همۀ جهان جمع اند !


ما هم آمده‌ایم

با نامه‌های کوفی !

چیزی عوض نشده ...

فقط تقویم ها شیک‌ تر شده اند!

و سال هاست دو روز پشت سر هم، ســرخ اند !

می گویی نه ؟!

مسلمی بفرست .. تا از بلندترین برج پایتخت .. پرتش کنیم !

 

به یاد لبان تشنه‌ات

ظهر عــاشـورا .. شربت زعفرانی نوشیدیم .. در جام های کریستال !


شب عاشوراست ..

چراغ‌های شهر را خاموش کنید!

بگذارید آنها که می خواهند کنار دریا بروند، بروند ...


آن طرف .. راه را بر کاروان تو بسته اند ...

این طرف .. چه راه‌ بندی‌ست جاده شمال !


جهان یکسره فریاد می‌شد

اگـــر روضـه‌خـوان‌هـا

حـرف‌هـایت را می‌شمردند

نـــه .. زخم‌هایت را !

«نامه های کوفی» - سعید بیابانکی

استاد فرشچیان

پ ن :

think

ب ن :

چهـار ماه تمام ! :) :|

  • روزمرگی