نردۀ اندوهِ تو
این سو تاریکی مرگ، آن سو زیبایی برگ
اینها چه، آنها چیست؟ انبوه زمانها چیست؟...
دفتر یادداشت 10 سال پیش..... :)
یه آهنگ قدیمی، اما قشنگ از ابراهیم زاده..
نباشی دل آشوبه فکرت واسه دلم خوبه...
گوش بدین.. :)
------
ادامۀ مطلبی کاملا بی ربط! :)
ممکنه گاهی اوقات کلماتی مثلdata mining (داده کاوی) ، machine learning (یادگیری ماشین) و یا همچین چیزایی رو شنیده باشیم..
این اصطلاحات به حوزه ای از دانش مربوط میشه که طی اون گردانندگان دنیای امروزی برای کنترل ذهن و قدرت مردم، و تصمیمگیری آگاهانه بر اساس رفتار مردم در راستای نظم نوین منطقهای و جهانی، به نتایج این علوم متوسل میشن..
شاید خیلیامون هوشمند بودن جستجوگر گوگل و... رو شنیدیم و طبعا شاید تو دامش هم افتادیم. اما اصطلاحات بالا فقط به جنبههای مجازی محدود نمیشه و در همۀ عرصه ها جاریه و اساسا این دانش یکی از علوم high level دنیای امروزه.
به عنوان مثال اگه خرید خواروبار و خوراکیها رو در نظر بگیریم.. واسه هممون کاملا ملموسه که سوپرمارکت ها و بقالیهای قدیم به سرعت جاشون رو به فروشگاه های زنجیره ای بزرگ دادن یا در حال گذر به این سمت هستن..
البته میتونیم این تغییر وضعیت رو از زوایای مختلفی ببینیم؛ مثل سرعت و سهولت خرید برای مشتریان و...(که اتفاقا وقتی قراره کنترل جامعه صورت بگیره، معمولا از طعمههای خوش آب و رنگی مثل سهل الوصول بودن و... واسه ترغیب مردم به سمت هدف مورد نظر استفاده میشه).
اما جنبه ای که اینجا مد نظره، کنترل نظام مند مشتریان این فروشگاه هاست؛ به این صورت که به راحتی میشه الگوی مقدار(قیمت)، نوع و زمان های خرید شهروندان رو به راحتی پایش کرد. دمِ دستی ترین خروجیِ این کار هم دسترسی سریع به ورودی و خروجی انواع کالا و میزان مالیات و ... هستش.
حالا فرض کنید این فروشگاه های زنجیره ای به سایر اجناس و کالاها هم سرایت کنن. اونوقت عملا کنترل ذهن و قدرت مردم در شکل جدید اون به وضوح قابل لمس هست.
همه اینا رو گفتم که به این برسم که کشورای با ساختار کنترلگر، از این علوم خیلی زیاد بهره میبرن.. به عنوان مثال کشور چین! (البته محدود به چین نیست!!)
در همین راستا این مطلب جالب توجه بود... «کرونا چگونه از چشم سیستم کنترلگرای چین پنهان ماند؟» (لینک)
کنترل ذهن و قدرت مردم، زمانی که پارامتر «خفقان عمومی» به اون ساختار کنترل گر اضافه بشه، میتونه به خروجی های وحشتناکی منجر بشه..
البته اگه مردم زودتر به این قائلۀ کنترلِ همراه با خفقان پایان بِدن، میتونن تا مدتی از این بند آزاد بشن.. اما این علم پویاست و اساسا همین طغیان موقتی مردم هم میتونه با این دانش آنالیز بشه و ساختار کنترلگر دیگه و البته قوی تری رو بر مردم حاکم کنه.
با این روند موجود در دنیای کنونی، به نظر میاد که انسان از چنگ این ساختار کنترل گر آزاد نخواهد شد.. فقط نهایتا میتونه خودش رو از چنگی به چنگ دیگه پرت کنه!
+ ب نظرتون تو این شرایط و روزگار باید چیکار کرد؟
پ ن: به قول داریوش..
وقتی که دل تنگه فایدهش چیه آزادی.. زندگی زندونه وقتی نباشه شادی...
دنیای زندونی دیواره، زندونی از دیوار بیزاره...
سلام :)
شما یه کلاس خط برگزار کنید همونجا در مورد نظام کنترلگر جهانی هم صبحت میکنیم :))
مرسی بابت آهنگ :)