تکراری + 31 تیر 97
عباس معروفی
ناز اون، بلای اون، حسرت دل، عذاب عالم هــر چی باید همه تک تک بکشن، ما کشیدیم که...
هـایده
+ چقدر قشنگه این ترانهش..
روحش شاد....
28 تیر 97
-------
+ 31تیر 97...
عباس معروفی
ناز اون، بلای اون، حسرت دل، عذاب عالم هــر چی باید همه تک تک بکشن، ما کشیدیم که...
هـایده
+ چقدر قشنگه این ترانهش..
روحش شاد....
28 تیر 97
-------
+ 31تیر 97...
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هم میهن ارجمند! درود فراوان!
با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن
"وب بر شاخسار سخن "
هر ماه دو یادداشت ملی – میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.
خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.
آدرس ها:
http://payam-ghanoun.ir/
http://payam-chanoun.blogfa.com/
[گل]
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
سلـام
وقت شما هم بخیر..
ممنون بابت جواب پر و پیمونتون و اینکه وقت گذاشتین..:)
منم علی رغم میلم مجبورم جواب طولانی بدم...
نمیدونم دقیقا از چی عقب نشینی کردم! :)
بر خلاف شما، هدف من قانع کردن نیست.. ایجاد نگرشی تازه نسبت به موضوعات و پاسخ های تکراریه!
در مورد آیاتی که آوردین، تو جواب کامنت بعدی تون چند خطی مینویسم...
اما در مورد احادیثی که در مورد شطرنج آوردین، خودتون هم جوابتونو در آخر دادین.. علم رجال!
وقتی شخصی همچون امام خمینی(ره) این احادیث در مورد شطرنج رو کنار گذاشته و حکم به مجاز بودن اون بازی داده، این یعنی ممکنه علم رجال این احادیث مشکل داشته باشه..(البته اگه نگین ایشون در تشخیص سند احادیث اشتباه کرده!:) )
خودتون میگین ممکنه برخی از مراجع، بعضی از راویان احادیث رو قبول داشته باشن و مراجع دیگه ممکنه همون راویان رو قبول نداشته باشن...
پس این موضوع میشه سلیقه ای! (شما بخونید : مراجع با تحقیق در کتب مختلف به این نتیجۀ متفاوت میرسن..)
خب چه تضمینی میدین که 50سال دیگه، شخصی چون امام خمینی نیاد و نگه که موسیقی هم مشکلی نداره؟؟
مخصوصا که آیاتی رو که شما نوشتین به صورت مستقیم به موضوع غنا و حرمت موسیقی اشاره ای نکرده! که تو جواب کامنت بعدی میارمش..
امیدوارم همگی توجیه بشیم....
+ خواهش میکنم.. توهینی نکردین.. بزرگوارین.. :)
آیاتی رو که در مورد حرمت موسیقی و غنا آوردین، 4 مورد بود که دوستانی که این بحث رو میخونن میتونن تو سایت زیر اون آیات رو بخونن..
در مورد کلماتی که تو این آیات تعبیر به غنا شده(زور، لهو و لغو)، علامه طباطبائی تو المیزان موارد زیر رو آوردن..
فرقان 72..
کلمه زور : (به گفته صاحب مجمع البیان طبرسی) این کلمه به وجهى شامل دروغ و هر لهو باطلى از قبیل : غنا و دریدگى و ناسزا نیز مى شود.
حج 30..
نام بردن این دو تا (اجتناب از اوثان و اجتناب از سخن باطل) از میان همه محرمات ، و حرمات خدا در سیاق آیات حج جز براى این نبوده که در عمل حج این دو تا مورد ابتلاى آن روز بوده ، و مشرکین درباره تقرب به بتها و قربانى کردن براى آنها و به نام آنها اصرار مى ورزیدند.
مومنون 3..
کار لغو آن کارى است که فایده نداشته باشد، و بر حسب اختلاف
امورى که فایده، عاید آنها مى شود مختلف مىگردد. چه بسا فعلى که نسبت به امرى
لغو، و نسبت به امرى دیگر مفید باشد.
پس کارهاى لغو درنظر دین
، آن اعمال مباح و حلالى است که صاحبش در آخرت و یا در دنیا از آن سودى نبرد و سر
انجام آن ، منتهى به سود آخرت نگردد مانند خوردن و آشامیدن به انگیزه شهوت در غذا
که لغو است ، چون غرض از خوردن و نوشیدن گرفتن نیرو براى اطاعت و عبادت خدا است.
لقمان 6..
کلمه «لهو» به معناى هر چیزى است که آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو الحدیث آن سخنى است که آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حکایات خرافى ، و داستانهایى که آدمى را به فساد و فجور مى کشاند، و یا از قبیل سرگرمى به شعر و موسیقى و مزمار و سایر آلات لهو که همه اینها مصادیق لهو الحدیث هستند.
(لیضل عن سبیل الله بغیر علم ) - مقتضاى سیاق این است که مراد از (سبیل الله ) قرآن کریم ، و معارف حق و صحیح ، از اعتقادات ، و دستور العملها، و به خصوص داستانهاى انبیاء، و امم گذشته بوده باشد، چون لهو الحدیث و خرافات ساخته و پرداخته فکر انسانهاست که است دست به دست گشته ، در درجه اول معارض با این داستانهاى حق و صحیح است ، و در درجه دوم بنیان سایر معارف حق و صحیح را در انظار مردم سست نموده ، و سپس منهدم مى سازد.
همونطور که میبینید، از نظر علامه این کلمات معانی متفاوتی داره..
ممکنه شما در مورد اینکه زور و لهو و لغو یعنی غنا و موسیقی، احادیث فراوانی رو بیارین..
اما همونطور که موضوعاتی مثل شطرنج امروزه مورد اختلاف نظر علماست، هیچ بعید نیست که فردا روزی، موسیقی هم به همون سرنوشت بازی شطرنج دچار شه!
++
دوست من، یه زمانی منم (نه به اندازه شما، اما) خیلی پیگیر این موضوع بودم و خط ها و نخ هایی که تو سخنرانی های امثال آقای رائفی پور داده میشد رو پیگیری میکردم..
اما به این نتیجه رسیدم که این نظرات در مورد موسیقی بیشتر شبیه تفسیر به رأیه نه رأی قطعی!
الانم فکر میکنم بحث بیشتر در این مورد بی فایده باشه، چون نه من از نظرم پا پس میکشم و نه شما از نظر خودتون یا اساتیدتون عقب نشینی میکنید..
چون مثل من جوونید و پر انرژی و جویای حقیقیت.. پیشنهاد میکنم روی موضوعاتِ جدی تر کار کنید تا چهرۀ دیگه ای از قرآن و سیره معصومین رو نمایان کنید...
مثل تحقیق درباره آیاتی از قرآن و فرازهایی از نهج البلاغه(مثل خطبه اول و نود ویکم) در مورد آغاز خلقت..
یا آیاتی در مورد پایان جهان ..
یا ویژگی های اسلام در مورد ارتباط بین انسانهای با فرهنگ های متفاوت..
یا در مورد اقتصاد در اسلام و .....
خدا رو شکر دوستان دیگه به مسائل فقهی به حد کافی پرداختن و میپردازن.. اما این مسائل که نیاز به فسفر بیشتری داره، عملا مسکوت مونده و رها شده...
خواهشا به اینگونه مسائل بپردازین و نیروی جوانی تون رو صرف این موضوعات کنید که نیاز بیشتری داریم بهش...
خدایا خدایا خدایا تو این دنیای بزرگی پوسیدیم که
میخواستیم میخواستیم میخواستیم مثل این روزو نبینیم که دیدیدم که
ناز اون بلای اون حسرت دل عذاب عالم
هر چی باید همه تک تک بکشن ما کشیدیم که
هر چی باید همه کمتر بکشن ما کشیدیم که
زندگی میگن برای زنده هاست اما خدایا
بس که ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که
زندگی میگن برای زنده هاست اما خدایا
بس که ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که
وای بر ما وای بر ما
خبر از لحظه ی پرواز نداشتیم
تا میخواستیم لب معشوقُ ببوسیم پریدیم که
زندگی قصه ی تلخیست که از آغازش
بس که آزرده شدم چشم به پایان دارم
چشمی به هم زدیم و دنیا گذشت
دنبال هم امروز و فردا گذشت
چشمی بهم زدیم و دنیا گذشت
دنبال هم امروز و فردا گذشت
دل میگه باز فردا رو از نو بساز
ای دل غافل دیگه از ما گذشت
ای دل غافل دیگه از ما گذشت
زندگی میگن برای زنده هاست اما خدایا
بس که ما دنبال زندگی دویدیم بریدیم که
خدایا خدایا خدایا تو این دنیای بزرگی پوسیدیم که
میخواستیم میخواستیم میخواستیم مثل این روزو نبینیم که دیدیدم که
ناز اون بلای اون حسرت دل عذاب عالم
هر چی باید همه تک تک بکشن ما کشیدیم که
هر چی باید همه تک تک بکشن ما کشیدیم که