تاریخمون - 1
تاریخ ایران از هخامنشی ها تا ساسانی ها... به صورت خلاصه
تاریخ ... بر خلاف ظاهر واژهش که بوی خاک میده و نشان از قدمت داره.. یه واقعیت(اگه نگیم حقیقت) پویا رو به تصویر میکشه و در ابعاد کلی.. کتب تاریخی جزو به روز ترین کتب به شمار میان. چون دقیقا همون سیر اتفاقاتی که مثلا برای هخامنشیان افتاده.. برای صفویان هم افتاده و همینطور الی آخر!
طبق یه اصلی .. 30درصد مطالب تاریخی دروغه و 70درصد واقعی.. بر همین اساس زیاد وارد جزئیات بشیم، ممکنه اثرات دروغ بیشتر مشهود باشه...
تو پست های بعدی...
2 از اعراب تا صفویان
3 از صفویان تا پایان پهلوی
0 دوره مادها و عیلامی ها و ...
امیدوارم این پست ها رو دیگه نا تموم نذارم! مثل پست های ناتموم قبلی..
پ ن
منبع : ویکیپدیا
--------
هخامنشیان – 220 سال (از 550 تا 330 قبل از میلاد)
اون زمان ها به خاطر خرافه پرست بودن مردم(تا جایی ک کوروش رو زاده خداوند میدونستن!) سلطه بر آنها با کمی برتری بر اونا به راحتی ممکن بوده..
شاهنشاهی هخامنشی بدست کوروش بزرگ با شکست ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد، بنیان نهاده شد.
دلیل بزرگ بودن حکومت:
- حضور خفیف و ملایم این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود،
- شیوه حکمرانیشان بر اساس استثمار ملل تحت حاکمیت خود نبوده،
- نمیخواستن همه فرهنگها را تحت یک «مرکز اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» ادغام کنند،
- مناطق تحت کنترل هخامنشیان، مستقیما تحت تأثیر برنامه دولت مرکزی قرار نمیگرفت.
افول هخامنشیان
- بکارگیری خشونت و فساد به عنوان وسیلهای برای نیل به قدرت.. از زمان اردشیر دوم و اردشیر سوم
- وضع مالیاتهای سنگین بر اتباع امپراتوری
- تبدیل امپراتوری هخامنشی به یک دستگاه تعدی و فشار در نزد عامه رعایا.. که دیگر برای حفظ آن تقریبا هیچکس حاضر نبود حیات خود را به خطر بیندازد.
* ظهور امپراطوری به نام اسکندر مقدونی
_____________________________________________________________________
حکمرانی اسکندر مقدونی بر ایران- 7 سال(از 330 تا 323 ق م )
اسکندر پس از فتح یونان.. سه بار با داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی در جنگ های مختلف مبارزه کرد و در هر سه جنگ پیروز شد و در نهایت با کشته شدن داریوش سوم.. هگمتانه فتح شد و تخت جمشید توسط اسکندر نابود شد....
اسکندر از حدود 330 تا 323 قبل از میلاد ک مرد.. بر محدوده ایران حکمرانی کرد.
· * نکته جالب در مورد اسکندر اینکه در نوجوانی تحت آموزش ارسطو بود و در 32 سالگی مرد!
_____________________________________________________________________
منازعات بر سر جانشینی اسکندر در بین سرداران و فرماندهاش – 11سال (از 323 تا 312 ق م)
یازده سال بعد از مرگ اسکندر و حتی چند سالی بعد از آن هم جنگهای جانشینی او بین سردارانش در منازعات طولانی گذشت و در نهایت امپراطوری اسکندر که از یونان تا هند بوده بین فرماندهاش تقسیم شد.
حدود سال 312 ق م، حکومت آسیای غربی ک ایران هسته اون منطقه میشد.. ب دست سلوکیان(سلوکوس بنیانگذار این سلسله، فرمانده یونانی بود) افتاد.
_____________________________________________________________________
سلوکیان- 310 سال(از 312 تا 61 ق م)
سلوکوس یکی از فرماندهان اسکندر، در سال 312 ق م، به پادشاهی رسید.
فرمانروایی جانشینان سلوکوس بر پایه گونه ای ائتلاف سرداران و نظامیان مقدونی شکل گرفته بود. با گذشت زمان بخش باختری(غربی) پادشاهی سلوکی به میدان نبرد و درگیری پیوسته بدل گشت.
سلوکیان در نزدیک دو و نیم سده پادشاهی نتوانستند کشورشان را از تشنج بازدارند.
آنان نزدیک به ۱۷۰ سال را بر سرزمینهای باختری و ۷۰ سال را بر بخشهای خاوری ایران فرمان راندند.
در این وضعیت اشکانیان از فرصت استفاده کرده و در شمال شرقی ایران به قدرت رسیدند و علی رغم چندین بار عقب نشینی به خاطر لشکرکشی های سلوکیان(سلوکوس دوم)، در نهایت از فرصت درگیری های داخلی سلوکیان و بی کفایتی پادشاهان آنها استفاده کرده قدرتشان را تثبیت کردند.
· ** اسکندر و جانشینانش شهرهای یونانی بسیاری را در سرزمینهای اشغالی ساختند و یونانیان و مقدونیان را بدانجا کوچاندند و کوشیدند تا فرهنگ یونانی را در ایران و دیگر سرزمینها رواج دهند.
یونانی گرایی به ویژه در میان اشراف ایرانی و به ویژه در سرزمینهای باختری قلمرو سلوکی گسترش یافت و از این همآمیزی فرهنگی تلفیقی پدید آمد که بر دینها و آیینهای دو طرف رویداد نیز اثر گذاشت.
_____________________________________________________________________
اشکانیان 471 سال ( از 247 ق م .. تا 224 م)
در زمان در گیری های داخلی سلوکیان.. از شمال ایران برخاستند و آرام آرام بر بخش بزرگی از آسیا سیطره پیدا کردن..
اشکانیان یکی از قدرتهای سیاسی و فرهنگی ایرانی در ایران زمین بود.
بخشی از حکومت اشکانیان در تلاقی با حکومت سلوکیان هستش که به خاطر ناتوانی سلوکیان در برقراری آرامش در منطقه تحت سیطره شون و ظهور قدرت های مختلف بود.
** ایران و روم سابقه جنگ های 700 ساله داشتن.. گاهی در جنگ بودن گاهی در صلح
جنگهای ایران و روم رشته جنگهایی است که با یورش کراسوس رومی به ایران در زمان پادشاهی ارد اول اشکانی آغاز و تا پایان دوران ساسانیان ادامه یافت.(از 92قبل از میلاد تا 629میلادی)
· * ** در دوران اشکانی رومی ها سعی در اشغال ایران داشتند و از غرب به ایران لشکر کشیدند. اما نتیجه نبرد برای رومیان مصیبت بار بود چرا که سپاه روم در نبرد حرّان (کارهه) از سپاه ایران به فرماندهی سورنا (یا سورن) سردار بزرگ ایرانی شکست خورد و خود و سپاهیانش از دم تیغ گذشتند.
اروپا و غرب هم بر خلاف اونچه که تو فیلم هاشون علیه ایرانیها میگن، کم روحیه وحشیگری ندارن!
افول اشکانیان
سرانجام کشمکشهای داخلی و شکستهای خارجی حیثیت واپسین شاهان اشکانی را بر باد داد.
آخرین جنبشی که به پایان کار اشکانی انجامید از پارس و به رهبری اردشیر بابکان آغاز شد و او آخرین شاه اشکانی را شکست داد و دودمان اشکانی را برانداخت.
_____________________________________________________________________
ساسانیان – 427سال (از سال 224 تا 651 م)
به قدرت رسیدن اردشیر در سال 224 و تشکیل سلسله ساسانیان
بر طبق افسانهای، پرچم ایران در این دوره، درفش کاویانی بود.
دوره ساسانی یکی از مهمترین، حساسترین و تأثیرگذارترین دورههای تاریخ ایران شناخته میشود. بخش عمده چیزی که امروزه به نام تمدن اسلامی در هنر، معماری، موسیقی و دیگر زمینهها شناخته میشود، از ساسانیان به جهان اسلام منتقل شد.
ساسانیان اولین سلسلهای در ایران هستند که ایده «ایرانشهر» را به عنوان یک ایده سیاسی و هویت فرهنگی ایرانیان برپا میکنند. مهمترین میراث ساسانیان این است که مردم ایران اکنون ۱۸۰۰ سال است با این ایده زندگی میکنند.
افول ساسانیان
لشکرکشیهای خسرو پرویز(از آخرین شاهان قدرتمند ساسانی- در دوره او قلمرو ساسانیان بیشترین وسعتش رو داشت) هرچند که در وهله اول موفق به نظر میرسیدند، در واقع باعث فرسوده شدن ارتش ایران و تهی شدن خزانه و گنجینه ایران شدند.
خسروپرویز در تلاشی برای بازسازی خزینه ملی، مالیاتها را بالا برد.
خسرو پرویز از 602 تا 628م با امپراطوری روم در جنگ بود....
خسروپرویز در سال 628م، توسط فرزندش قباد دوم یا شیرویه سرنگون و کشته شد.
قباد دوم بلافاصله پایان جنگ را با پس دادن تمامی قلمروهای گرفته شده از روم، اعلام کرد. قباد در عرض چند ماه درگذشت، به دنبال آن جنگ داخلی و هرج و مرج ایران را فرا گرفت.
در بهار ۶۳۲م ،یزدگرد سوم، به تخت شاهنشاهی نشست. در همان سال، نخستین قبیلههای مهاجم عرب، که حالا تحت پرچم اسلام با هم متحد شده بودند، به قلمروهای ساسانی رسیدند.
پس از لشکرکشی های چندباره اعراب تحت نام اسلام سرانجام.. در سال ۶۳۷م، یکی از ارتشهای مسلمانان تحت فرماندهی خلیفه عمر بن خطاب یکی از ارتشهای بزرگ ایرانیان تحت فرماندهی سرلشکر رستم فرخزاد را در دشتهای القادسیه شکست داد و به سوی تیسفون پیشروی کرد.
خود تیسفون پس از یک محاصره طولانی مدت سقوط کرد و به دست اعراب افتاد. یزدگرد از تیسفون به طرف شرق رفت.
بیشتر شهرهای ایرانی در برابر مهاجمین مسلمان مقاومت کردند و چندین بار در برابر آنها جنگیدند.
مردم ایران در ابتدا برای گرویدن به اسلام، به طور اندکی تحت فشار قرار داشتند، و تحت لوای قانون ذمی در دولت اسلامی و پرداخت جزیه به دین خود باقی ماندند.
گرویدن مردم ایران به اسلام به تدریج صورت گرفت، خصوصاً با تلاشهای نخبگان ایرانی برای بدست آوردن جایگاه ناموری تحت خلفای عباسی شدت یافت.
در سال ۶۵۱م، پس از کشته شدن یزدگرد سوم طی حمله اعراب به ایران، سلطه سلسله ساسانی بر ایران به پایان رسید و ایران تحت سلطه اعراب مسلمان درآمد.
برخی از اشراف ایرانی در آسیای مرکزی سکونت گزیدند که به طرز قابل توجهی به گسترش فرهنگ و زبان ایرانی در آن نواحی و همچنین به پابرجاسازی نخستین سلسله ایرانی اسلامی، سلسله سامانیان، کمک کردند، که به دنبال زنده کردن سنتهای ساسانی بود.
دوره پادشاهی ایران تو یه نگاه..
پ ن :
معمولا تو کتاب های درسی خوندیم که آخرین پادشاه سلسله فردی بی کفایت و عیاش و ... بوده..
اما واقعیت اینه ک سرنگونی یه سلسله به مجموعه رفتارهای پادشاهان و اطرافیان اونها با مردم خودشون و کشورهای دیگه بستگی داشته.. نه فقط بی کفایتی آخرین پادشاه سلسله!
در نگاه کلی..
دلیل افول قدرت ها.. نارضایتی مردم.. سرگرم خوشگذرانی شدن پادشاهان و عدم اطلاعشان از وضعیت مردم.. جنگ طلبی و سعی در گسترش قلمرو.. وارد آوردن فشارهای گوناگون مالیاتی و ... بر مردم
و البته... وجود یک فرد قدرتمند و فکور با توان لازم.. که لازمه شوریدن علیه پادشاه قبلی بوده...
پادشاهانی که سلسله ها رو به وجود می آوردن علاوه بر قدرت و فراست، معمولا با مردم هم رابطه خوبی داشته ان.. و این ارتباط در پادشاهان بعدی به مرور کمرنگ میشده و در نهایت با یه هجوم سلسله ها به خاطر نداشتن پایگاه مردمی قوی برانداخته میشدن!
آهنگ هم ک بانو حمیرای عزیز :) ان شاالله سالم و سلامت باشه :)