زن معمولی
مکن ای دوست ز جور این دلم آواره مکن جـان پی پـاره بگیر و جگـرم پـاره مکن
مر تو را عاشق دل داده و غمخوار بسی است جان و سر قصد سر این دل غمخواره مکن
نظر رحم بکن بر من و بیچارگیم جز تـو ار چارهگری هست مـرا چاره مکن
پیش آتشکده عشق تو دل شیشه گر است دل خود بر دل چون شیشه من خاره مکن
هر دمی هجر ستمکار تو دم می دهدم هـر دمم دم ده بی بـاک ستمکاره مکن ...
دیوان شمس
پ ن :
اون یه زن معمولیه .. من چه میدونم از یه زن ... – سینا حجازی
ب ن :
جلوی ضرر رو از هر جا که بگیری.. منفعته