روزهـــ...ـا

...الهــــی.. گـاهـــی نگـاهــی

روزهـــ...ـا

...الهــــی.. گـاهـــی نگـاهــی

روزهـــ...ـا

همین یک لحظه را دریاب
که فردا قصه‌اش فرداست...

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

دیوار

۲۴
تیر

هی سر به راه تر...

شب

  • موافقین ۵ مخالفین ۰
  • ۲۴ تیر ۹۸ ، ۰۰:۵۳
  • ۳۹۷ نمایش
  • روزمرگی

دلِ دریا

۱۴
تیر

 

 

هر وقت که این موزیک ویدئو رو میبینم، کیف میکنم...

 

 

ب ن

فکر میکردم با پست نذاشتن علاقه‌م به اینجا کم میشه!

Nature

♫ سفر کردم که از یادم بری، دیدم نمیشه..

 

 

ب ن

26خرداد 98..

گم شدن گوشی!

  • روزمرگی
خبر دیروز محمدعلی نجفی.. به نظرم غریب ترین خبر چند سال اخیر بود..
حتی از مرگ هاشمی و پلاسکو و کشتی سانچی و شاید حتی منا هم غریب تر...


تو دانشگاه‌ها، معمولا بچه های علوم پایه خاصن.. بچه های ریاضی خاص‌تر از بقیه.. مخصوصا اوناییشون ک با عشق این رشته رو انتخاب میکنن...
واسه منی ک ریاضی کاربردی رو خیلی دوس داشتم و دارم و امثال من، فهمیدن ریاضی محض عذاب آوره.. حتی گرایش های موجود در مرز بین شاخه محض و کاربردیش! مثل تخصص آقای نجفی( lie group )...
زیاد ایشونو نمیشناسم، اما مطمئنا باید از ویژگی های بارز و بنیادین کسی ک تو موسسه ماساچوست تحصیل کرده، اونم ریاضی.. ویژگی هایی مثل ذهن خلاق، هوش سرشار، متانت و آرامش باشه....



دیروز که رسانه ها روی برخورد مؤدب نیروی انتظامی با ایشون و لبخندهای مکرر ایشون زوم کرده بودن و مطابق معمول این اکشن ها رو ،با نگاهی انتقادی، به پای مسئولین و نظام و ... میزدن، داشتم از زاویۀ دیگه ای این صحنه ها رو میدیدم..
لبخند و حتی چایی خوردن آقای نجفی یه چیزی رو به وضوح نشون میداد... اینکه از زیر فشاری روانی رهایی پیدا کرده.. فشاری که به قدری زیاد بوده ک بعد از قتل یه نفر توسط یه آدم با مشخصات بالا، هیچ استرس یا عدم آرامشی رو تو چهرۀ اون آدم نشون نمیده!

از امروز تحلیل های جور واجور در مورد ایشون، البته با کمی طعم غرض‌ورزی نسبت به سمت و سوی جناح اصلاحات شروع میشه..
رونوشت و تفسیر بر روی توئیت غامض کرباسچی..
نظرات غولهای دوران سازندگی..
لفاظی های سیاسی...

شاید یه روز در آینده، خبر خودکشی و مرگ ایشون تو زندان رو هم بشنویم...
که امیدوارم اینطور نشه..

اما صرف‌نظر از اینکه مقصر کی بوده و ... دارم به این فکر میکنم که..
مرز بین جنون و انسانیت اصلا زیاد نیست...
به قول یکی از دانشجوهای ایشون..
«تا جنون فاصله ای نیست، از اینجا که منم....»
Fractal
این انسان دو پا...
  • روزمرگی

شاید وقتی دیگر...

۲۶
ارديبهشت

beach

 

یادت نره شکستن دل تاوان داره.. یادت نره عمر و جوونیت پایان داره

 

 

پ ن

بعضی از آدما حمید هیراد رو نیومده بد ناک اوت کردن.. حقش نبود!

 

 

پ ن

چند روز پیش ناخودآگاه تو محل هر همسایه و آشنایی رو که میدیدم، چهر‌شو زیر نظر میگرفتم.. بعضیا خیلی افتاده تر شدن نسبت به گذشته.. اما چون شاید هر روز می‌بینیشون این گذر عمر معلوم نیست...

 

کاش عمر بعضی از آدمای اطراف آدمی تموم نشه.. گاهی انقدر درگیر روزمرگی‌ها میشی ک یادت میره جونت واسه یه عده در میره..  پیر نشید لعنتیا.....

نمیدونم چرا نمی‌فهمیم که عشق از همه چیزِ این دنیا مهمتر و با ارزش تره... یا دیر میفهمیم....

 

کاش میشد بوسه ها رو چید و برد...

 

پ ن

تا حالا شباهنگام به ساختمونای چند طبقه توجه کردین؟ چراغا روشن.. لباسای پهن شده رو بند تو بالکن.. و احتمالا نمای گله به گله خراب و کثیف شده..

این ساختمونا مث آدما هستن... زخم خوردۀ روزگار اما زندگی در درونشون جریان داره.. و گاها خودشونم غافل از این جریانن..

 

پ ن

اونی ک آدما رو اذیت میکنه.. تو همین حال که داره آدما رو اذیت میکنه، داره عمر خودشو هم تموم میکنه...!

 

پ ن

وب بدون حضور دوستای قدیمی یه جوری شده انگار..

فضای وبلاگ بدون وب هنوز و...، ب قول مهران مدیری دیگه به درد نمیخوره ...!

البته مخلص معدود دوستایی ک دنبالشون میکنم یا اونایی ک لطف میکنن دنبال میکنن هم هستم... :)

 

پ ن

به قول بزرگی.. هر جا بری آسمون همین رنگیه، کمی آفتابی تر یا کمی ابری تر...

Life

...

..

.

  • روزمرگی

رفراندوم

۱۱
ارديبهشت
  • روزمرگی

دلم فریاد میخواهد ولی در انزوای خویش

چه بی آزار با دیوار نجوا میکنم هر شب

forest

کجا دنبال مفهومی برای عشق میگردی؟      که من این واژه را تا صبح معنا میکنم هر شب...


پ ن

تو این بازی شرکت کنید..:)


  • روزمرگی

گرمای نهان

۱۸
فروردين
به قول دوستی، همه قوانین و اصول فیزیک تو زندگی روزمره مون هم مصداق داره!


یکی از کمیت های فیزیکی، «گرمای نهان» هستش.
به طور خلاصه گرمای نهان، به مقدار انرژی لازم جهت تغییر فاز یک ماده اطلاق میشه.
به عبارتی، مثلا برای اینکه یه تکه یخ با دمای صفر درجه سلسیوس، به آب صفر درجه تبدیل بشه، مقداری گرما(انرژی) نیاز داره.. که به اون انرژی، گرمای نهان میگن.
وجه تسمیه‌ش هم به این دلیله که انرژی داده شده به ماده باعث تغییر دمای ملموس ماده نمیشه، اما این انرژی صرف بالا بردن انرژی جنبشی تک تک مولکول های یخ برای تبدیل شدن از حالت جامد به مایع میشه.

این اتفاق منحصر به مواد نیست.. و در مورد هر سیستمی ،مثلا جامعه، ممکنه اتفاق بیفته!

برای ایجاد تغییر در ارکان یک سیستم، انرژی نهانِ لازمه باید تامین بشه.
انرژی مورد نیاز برای قلب و انقلاب، به صورتهای گوناگونی مثل انواع نارضایتی ایجاد میشه...
همونطور که انرژی نهانِ مواد مختلف متفاوته.. جوامع مختلف هم، با هم فرق دارن.
یه جامعه زودتر تغییر حالت میده، یکی دیرتر.. اما این قانون طبیعته که در نهایت تغییر حالت اتفاق میفته!


دو راه برای جلوگیری از این تغییر فاز وجود داره.. راه موقتی و دائم
در مورد همون مثال تبدیل یخ به آب، مثلا اگه فشار محیط رو پایین ببریم، ممکنه یخ دیرتر ذوب بشه؛
اما راه دائمیش، انتقال تکه یخ از محیط گرم به محیط سرده.

در مورد جامعه هم، با مُسکن هایی مثل وعده و تزریق پول و... میشه، روند تغییر فاز رو طولانی تر کرد؛
اما اگر سیستمی خواهان ماندگاری مدید و طولانی مدت هست، باید تغییراتی در محیط سیستم اتفاق بیفته!


به عنوان نمونه در فضای داخلی خودمون، متأسفانه نه راهکار دائمی برای جلوگیری از تغییر فاز رو شاهد هستیم، و نه حتی راهکار موقتی!
و این ره به ترکستان است...
Symphony No.5
  • روزمرگی

آشوب

۰۹
فروردين
- تو ترمودینامیک یه اصطلاحی داریم به اسم «انتروپی».. که آشفنگی یا بی نظمی یه مجموعه رو بیان میکنه..

طبق قول معروف، تقریبا همه سیستم ها در  طبیعت، در راستای افزایش بی نظمی جهان پیش میرن. به عبارتی هیچ واکنشی رو نمیشه پیدا کرد که در راستای آنتروپی منفی حرکت کنه!

اما.. یه سری واکنش ها هستن که در راستای انتروپی منفی اتفاق می‌افتند (البته باید در شرایط آزمایشگاهی انجام بشن..) نوبل شیمی 1977 به خاطر همین موضوع «ترمودینامیک غیر متعادل» به ایلیا پریگوژین بلژیکی رسید..
به نظر میاد که این موضوع باعث تغییر در نظر رایج قبلی در خصوص آینده جهان شد... و مبحث «تکامل ترمودینامیکی» شکل جدیدتری به خودش گرفت.





- تو این تعطیلات نشستم دو تا سریال «ممنوعه» و «نهنگ آبی» رو تا آخرین قسمتی که تا حالا اومده، دیدم... طبق گفته ها، این دو تا یه سر و گردن بالاتر از بقیه سریال‌ها هستن..
سریالهامون چقدر با سرعت زیاد دارن رو به حال به هم زن شدن پیش میرن.. طرح اولیه نادرست.. اذهان مریض.. نقشها کثیف..

سینما هم ک خدا رو شکر خیلی وقته نرفتم..
پارسال آینه بغل پرفروش ترین شد.. امسالم احتمالا متری شیش و نیم بشه..
اینکه پرفروش ترین های سینما، بیان کنندۀ وضعیت موجودن، نشون میده که ما خودمونم دوست داریم چیزی رو که هست ببینیم و درباره ش غر بزنیم، تا اینکه به سمت جامعه آرمانی پیش بریم!
خفقان اجتماعی باعث شده فیلمی مث نهنگ عنبر2 که مثلا هاله ای از آزادی رو داره (رقص دسته جمعی)، به سرعت هر چه تمام تر بیاد و گیشه رو ببره..
متأسفانه سینما مون خیلی وقته که فقط «ناظر به هست ها»ست.. نه عامل به باید ها...



چه دلیل با حالی... :)


- من خودم معمولا حوصله خوندن پست های طولانی رو ندارم.. مگر اینکه عکسش ثابت شه..
نمیدونم چرا خودم رو آوردم به طولانی نوشتن...!


ارغوان
  • روزمرگی

آینده

۰۳
فروردين

Change1

تا حالا از نظر آیندگان، حال حاضر رو دیدین؟

مثلا به آرشیو برگه های تو کمدتون ... در  150 سال آینده فکر کردین ؟

چی به سرشون اومده؟

...


پ ن

زندگی .. گذر زمان.. عمر.. اینا بی نهایت بی ارزش و با ارزشن...

کسی هرگز نمیداند چه سازی میزند دنیا...

چه میدانی تو از امروز .. چه میدانم من از فردا....

همین یک لحظه را دریاب.

پ ن 2

امسال، روند ماهی یه کتاب ادامه دار نیست..

پارسال خاطره خوبی به جا نموند ازش....

پ ن 3

پست Now

پ ن 4

2 فروردین.. حوالی 11 صبح

زمینی شدنِ نفس.. :)

سالی که نکوست از بهارش پیداست.. واقعا اینجوریه؟ :)

نفس نفس... ابی


عیدتونم مبارک.. :)

  • روزمرگی

پروانه

۲۸
اسفند

بید مجنون

 

من و تو یه عمره دو تا خط صافیم.. شده عادت ما که رویا ببافیم

 

 

 

 

پ ن..

دیشب دوستی که سفارش خط معلای پست قبلی رو داده بود واسم، زنگ زده میگه..

تو گفتن شعر مورد نظرت به خطاطه، یه سوتی دادم... دادم دوباره نوشت واست.. امروز میرسه دستت!

جالبه خودم توجه نکرده بودم بهش! درجات ریزبینیم داره با شیب ملایم تنزل پیدا میکنه....:)

+تصویر جدیده اضافه میشه..

  • روزمرگی